تفاوت مدیریت و رهبری در دنیای حرفه ای چیست؟ مدیریت و رهبری از ارکان اصلی در کسب وکار حرفهای است و اگر نتوان به نقاط مشترک و تفاوت بین آنها پی برد، قطعا در ادامه مسیر کسبوکار، مشکلات بسیاری ایجاد میشود.ما در این مقاله به شما راهنمایی میکنیم که تفاوت مدیریت و رهبری در دنیای حرفه ای چیست؟
لزوما هر مدیر موفق، رهبر موفقی نیست
شاید تا پیش از آنکه در حوزه کسبوکار، مسئولیت گروهی از نیروهای انسانی به فردی واگذار نشود، وی بر این باور است که هیچ تفاوتی بین مدیریت و رهبری وجود ندارد و در عین حال میتواند یک کسب و کار را به خوبی مدیریت و رهبری کند.
این در حالی است که بسیاری از فعالان در حوزه کسبوکار در این باور هم عقیده هستند که تفاوت قابل توجهی بین مدیریت و رهبری وجود دارد. آنها معتقد هستند که افراد بسیاری میتوانند در یک کسبوکار موفق باشند؛ آن را به خوبی مدیریت کنند و با توجه به اهدافی که برای کسبوکار تعیین کردهاند، آن را پیش ببرند.
ولی نباید از این نکته غافل شد که کسبوکار در هر زمینهای نیازمند یک رهبر توانمند و پرقدرت است و قطعا نباید تصور کرد تمامی افرادی که در حیطه مدیریت قدرتمند هستند میتوانند رهبران موفقی نیز باشند.
تفاوت بین رهبر و مدیر در کسب و کار
رهبران شخصیتی منحصر به فرد دارند ولی مدیران پیرو سبک دیگران هستند
یکی از ویژگیهای جالب و ستودنی رهبران در کسبوکار، منحصربهفرد بودن شخصیت آنها است. درواقع رهبران همیشه در تلاش هستند تا رفتارها، تصمیمات و کارهایی را انجام دهند که خودشان آنها را باور دارند و نشئت گرفته از خود واقعی آنها است.
رهبران در اینکه با فعالیت و تلاش بیوقفه برند شخصی منحربهفرد خویش و درعین حال متفاوت خود را بسازند، هرگز تسلیم و ناامید نمیشوند و با گام برداشتن در مسیر هدفی که در پیش گرفته و به آن اعتقاد دارند، احساس رضایت و خشنودی میکنند.
تمایز و برجسته بودن نسبت به دیگران از نشانههای بارز رهبران است که برای رسیدن به آن در تلاش هستند. از این رو میتوان رهبران را انسانهایی قابل اعتماد و درستکار دانست.
مدیران درست در نقطه مقابل رهبران قرار دارند. آنها معمولا دست به تقلید از سبک، رفتار و ویژگیهای مثبت و خوب دیگران میزنند. رهبران بهجای آنکه برای خود برند یا سبک رهبری ایجاد کنند، سعی میکنند سبک رهبری خود را منطبق با سبک و روش دیگران بسازند.
رهبران خطر پذیر ولی مدیران به دنبال کنترل کردن خطرها هستند
از دیگر تفاوتهای بین رهبران و مدیران میتوان به ریسکپذیر بودن رهبران و تلاش در کنترل کردن ریسک مدیران اشاره کرد.
درواقع رهبران انسانهایی هستند که همواره از امتحان کردن چیزهای جدید و متفاوت هراسی ندارند. حتی اگر آنها احساس کنند ممکن است از این کار شکست سختی متحمل شوند، باز هم از عقیده خود برنمیگردند و براین باور هستند که همواره هر شکست مقدمهای برای رسیدن به موفقیت است.
اما نگرش مدیران در این مسئله نیز با رهبران کاملا متفاوت است. مدیران از اینکه در مسیرهای پرخطر و پرچالش برای رسیدن به هدف قدم بگذارند، میترسند و ترجیح میدهند راهی را بیابند که با انجام آن ریسک احتمالی را کاهش دهند.
درواقع مدیران همواره به دنبال کنترل کردن مشکلات هستند تا روبهرو شدن با آنها، و این یک برند خاص از شخصیت مدیران است.
رهبران ایده ها را به تصویر می کشند و مدیران کنترل کننده موقعیت برای رسیدن به اهداف هستند
جالب است بدانید که رهبران ادامه دهنده راه دیگران نیستند؛ بلکه آنها خود خالق و ایجاد کننده ایدههایی هستند که امکان به حقیقت پیوستن آنها وجود دارد. درواقع رهبران ابتدا ایده یا هدفی را که ممکن است در کسبوکار موفق به دستیابی آن شوند به تصویر میکشند و سپس با بهکارگیری افراد مختلف آن را به واقعیت تبدیل میکنند.
رهبران معتقد هستند که انسانها میتوانند کارهایی فراتر از آنچه انجام میدهند را برعهده گرفته و به نتیجه برسانند. آنها این ویژگی را دارند که اعضای گروه را طوری رهبری کنند تا قسمتی از یک هدف و برنامه بزرگتر شده و با کمک به تحریک قدرت و توان کاری آنها، به بهرهوری بالا و عملکرد خوب دست یابند و کارهای بیشتر و بهتری انجام دهند.
ولی مدیران بیش از هرچیزی اهداف خود را هدف گذاری و ارزیابی میکنند و سپس برای رسیدن به آن متمرکز میشوند. درواقع مدیران برای رسیدن به اهداف و در گامی فراتر برای توسعه دادن آنها سعی در کنترل کردن موقعیتهای مختلف دارند.
رهبران نوآور و مدیران در تلاش بر حفظ شرایط موجود هستند
نوآوری یکی از عادیترین خصوصیات یک رهبر است و معمولا اگر در مسیر خود مشکلات و خرابکاریهایی هم ایجاد کنند، نه تنها ناراحت نمیشوند، بلکه به آنها افتخار هم میکنند.
ایجاد تغییر، تفکر و دستیابی به پیشرفت و گسترش دادن کسبوکار تمام چیزهایی است که رهبران همواره در ذهن خود میپرورانند و معتقد هستند در صورتیکه تمامی کارها طبق خواستههای آنها و به خوبی انجام شود، باز هم پیشرفت کردن بهترین کار خواهد بود.
درواقع رهبران به خوبی دریافتهاند که اگر در سیستم کاری با تغییرات روبهرو و آنها را اعمال کنند، در اکثر مواقع با نتیجه مثبت مواجه خواهند شد.
این در حالی است که مدیران به بودن در راهی که نتیجه آن شکست باشد، حتی فکر هم نمیکنند و اعتقاد
همیشگی آنها این است که تنها راه درست برای بهتر کردن شرایط کاری و رسیدن به موفقیت، اصلاح کردن
ساختارها، فرایندها و سیستمها خواهد بود.
رهبران آینده نگر و مدیران بیشتر متوجه زمان حال هستند
از دیگر خصوصیات جالب رهبران، میتوان به آیندهنگری آنها در مدت زمان طولانی اشاره کرد. در این راه جدیت قابل تحسینی را در رسیدن به هدف طولانیمدت خود اعمال میکنند و برای به ثمر رسیدن هدف
خود، پرانگیزه هستند.
جالب است بدانید که رهبران هرگز نیازمند تمجید و تحسین دیگران نیستند و برای رسیدن به هدفی که
در پیش دارند، چشمداشتی به پاداش ندارند.
مدیران معمولا اهدافی کوتاهمدت را درپیش میگیرند و تنها روی آنها تمرکز و کار میکنند. البته آنها در
رسیدن به موفقیت و تلاشهایی که انجام میدهند، خود را شایسته تقدیر و تشکر نیز میپندارند.
رهبران روابط را ایجاد می کنند و مدیران فرایندها و سیستم ها را خلق می کنند
وقتی رهبران هدفی را درنظر میگیرند، معمولا برای رسیدن به آن روی افرادی که بتوانند به عنوان سهامدار
آنها را حمایت کنند، حساب ویژهای باز میکنند.
رهبران سهامداران حقیقی را به خوبی میشناسند و با صرف زمان زیاد در کنار آنها، خوش قولی، به
واقعیت تبدیل کردن وعدهها آن هم به صورت دائمی، اعتماد و وفاداری سهامداران را به خوبی جلب میکنند.
و اما مدیران معمولا هدف خود را روی ساختارهایی که برای رسیدن به نتیجه مطلوب مورد نیاز است،
متمرکز میکنند و با کار کردن روی سیستمهایی که مطمئن بوده و کاملا مورد تحلیل قرار گرفته است،
سعی میکنند نتیجه مطلوب و مورد نظر را بهدست آورده و در حفظ آن تلاش میکنند. به بیانی سادهتر،
مدیران بیشتر کار کردن با افرادی را میپسندند که بتوانند آنها را به اهدافشان برسانند.
رهبران همراهان خوب و مدیران مشخص کننده وظایف دیگران هستند
شاید جالبترین خصوصیات رهبران، علم آنها به چگونگی ارتباط سازنده با افراد گروه است. به بیانی
سادهتر آنها میدانند که میتوان راه حل بسیاری از مشکلات و رسیدن به اهداف مورد نظر را در ذهن اعضای
گروه یافت.
حتی معتقد هستند که اعضای گروه به خوبی میتوانند در صورتی که هیچ راه حلی برای موفقیت ندارند،
به دنبال راهکارهای مناسب و سازنده باشند و آنها را بیابند. درواقع رهبران بیش از آنکه به دستور دادن و
یادآور شدن وظیفه مشخص هر عضو از گروه باشند، به کارآمدی، شایستگی، پتانسیل و تواناییهای
خارقالعادهای که در آنها وجود دارد ایمان و باور دارند.
این در حالی است که مدیران اغلب برای اعضای گروه وظایف مشخصی را تعیین کرده و حتی به آنها
چگونگی انجام آنها را نیز بیان میکند.
رهبران به قلب افراد راه می یابند و مدیران بله قربان گوها را ترجیح می دهند
و اما چالشبرانگیزترین تفاوت بین رهبران و مدیران در نوع نگرش آنها نسبت به اعضای گروهی
است که مسئولیت آنها را برعهده دارند.
رفتار و کردار رهبران به گونهای است که به قلب اعضا و افراد گروه نفوذ کرده و آنها را از پیروان
واقعی و قلبی خود میسازند.
رهبران با پرورش چنین انسانهایی گام بزرگی در دستیابی به موفقیت برمیدارند. این در حالی است که مدیران
در پی استخدام کارمندانی هستند که فقط از دستورات پیروی کرده و مطیع آنها باشند.
به بیانی سادهتر مدیران افرادی را برمیگزینند که بله قربان گوی ماهری باشند.
حال با توجه به خصوصیاتی که از رهبران و مدیران در حوزه کسبوکار بیان شد، تصمیم با شما است که
اگر دوست دارید در کار خود پیشرفت کنید، رهبر کسبوکار خود باشید یا مدیر آن؟