حتما قبلا در مورد مهارت های نرم (Soft Skills) شنیدهاید. اما آیا میدانید شامل چه مهارتهایی هستند؟
گاهی اوقات از مهارتهای نرم به عنوان “مهارت های لازم قرن ۲۱” ، “مهارتهای فردی”
یا “مهارتهای کاربردی” یاد میشود اما آنها در واقع مهارتهایی هستند ،
که مختص هیچ شغل یا رشته خاصی از فعالیتها نیستند.
آنها مهارتهایی هستند که باعث پیشرفت شما در فکر کردن،
برقراری ارتباط با سایرین و کسب تجربه میشوند.
به بیانی دیگر، مهارتهایی هستند که شما برای شکوفایی در شغل آینده خود به آنها احتیاج دارید.
خانم جین هورویتز، زمانیکه در مورد پایهایترین اصول خود برای مهارت های شغلی صحبت میکرد اشاره کرد:
“افراد را به خاطر نگرش و طرز فکر آنها استخدام کنید، سپس مهارتهای لازم را به آنها آموزش دهید”.
او نتیجه این طرز فکرش را دید و به یکی از بزرگترین الگوها برای استخدام جوانان و نیروی کار جدید تبدیل شد.
بالا رفتن ارزش این مهارتها در مشاغل، میتواند خبر بسیار خوشی باشد.
دیگر مهم نیست که فرزندان شما در مدرسه و دبیرستان در چه رشتهای تحصیل میکنند.
میتوانند این مهارتها را در کنار درس بیاموزند و در محل کار از آنها بهره ببرند
. در اینجا به ۶ مهارتی که جوانان باید جدا از رشته تحصیلیشان بیاموزند اشاره میکنیم:
ارتباطات :
مهارت برقراری ارتباط با سایرین، فارغ از زمینه شغلی، از مهم ترین و
اصولی ترین مهارت های شغلی است که هم در درون سازمان و هم بیرون از آن مورد نیاز است.
کسب این مهارت از نظر والدین نیز بسیار مهم است.
طبق نتایج تحقیقات به عمل آمده توسط انتشارات پیرسون، که از طریق شبکه انبیسی منتشر شد،
۵۴% از والدین بر این باورند که مهارت های شغلی برای فرزندانشان بسیار مهم تر از نمرات آنها در درسهایشان است.
امروزه به اعتقاد آمریکاییها، مهارتهای نرم مهمترین فاکتور موفقیت کودکان در آینده است.
بهرهمندی از مهارت ارتباطی برای کودکان شما به این منظور است که میتوانند نظرات خود را،
به وضوح بیان کنند، ایدههایشان را در جمع به زبان بیاورند و با گوش دادن مطالب زیادی را فرا بگیرند.
همکاری و کارگروهی :
اکثر شرکتها در برخی از مشاغل، نیاز به همکاری و کار گروهی پرسنل دارند.
کودکان باید یاد بگیرند که چگونه در یک کار گروهی شرکت کنند.
زمانی که یک نیروی کار جدید، وارد سازمان میشود، باید یاد بگیرد که،
بیشتر از اهداف و نظرات شخصی خودش، به اهداف شرکت و نظرات جمعی توجه کند.
بیشتر مواقع این نیروهای کار تازه وارد، خود را بسیار بالا و برتر میبینند که باید یاد بگیرند،
مانند سایر پرسنل، همه با هم در یک تیم مشغول به کار هستند.
باید از استعدادها و مهارتهایشان در راستای کار سازمان استفاده کنند.
حرفه ای بودن :
تغییر موقعیت از مدرسه یا دانشگاه به محیط کار برای هر فرد جوانی یک چالش بزرگ است.
حس مسئولیتپذیری و برنامهریزی از دنیایی که جوانان در آن سیر میکردند بسیار فاصله دارد.
راه حل این مشکل، عادتهای خوب کاری هستند.
وقت شناسی، مسئولیت پذیری و منظم بودن از جمله مهارت های شغلی است ،
که این افراد برای حرفهای بودن به آن نیاز دارند. وقت شناسی ممکن است بسیار ساده به نظر بیاید،
اما یکی از مهم ترین بخش های حرفه ای بودن در محل کار به شمار میآید.
برنامه ریزی و ابتکار عمل :
کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که در آنها استعداد رهبری و لیدر بودن را ببینند.
این به آن معنا نیست که این افراد قرار است مدیریت و رهبری پروژهای را در دست داشته باشند،
بلکه از آنها انتظار میرود که در هر موقعیتی درست مانند یک لیدر به کارها رسیدگی کنند.
این استعداد و پتانسیل رهبر بودن را در برنامه ریزی و ابتکار عمل افراد میتوان یافت.
برنامهریزی در محل کار به معنای این است که برای وظایف خود نقشه، برنامهریزی و زمانبندی داشته باشند.
در این صورت میتوانند از برنامهها و قوانین حاکم در سازمان پیروی کنند.
ابتکار عمل زمانی خودش را نشان میدهد که آنها بتوانند بدون درخواست کارفرما،
کار درستی یا عکس العمل صحیحی نشان دهند.
لازمه ابتکار عمل، شوق و حس کنجکاوی نسبت به کاری است که انجام میدهند.
این قابلیت برای کارفرما نیز از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا میتواند در مواقع لازم،
برای انجام کاری بر روی کارکنانش حساب کند.
فکر خلاق و تحلیل گر:
تحلیلگر بودن به این معناست که بتواند موضوعی را با آنالیز کردن، آزمایش کردن، تحلیل و بررسی کند.
یک ذهن تحلیلگر، هرچیزی را به راحتی نمیپذیرد و
همیشه به دنبال امتحان کردن راهها و روشهای دیگر نیز هست.
ذهن خلاق نیز به این معناست که به یک مشکل و قضیه طوری نگاه کند که سایرین آن را نمیبینند و
بتواند برای آن راهحلهای غیر معمولی پیشنهاد دهد.
ذهن خلاق و ذهن تحلیلگر هر دو در کنار هم برای مشاغل لازم هستند.
کودکان باید یاد بگیرند که مشکلات را تحلیل کنند و برای حل آنها راهحل پیدا کنند.
آن گاه در محل کار خود میتوانند با تحلیل خوب و جامعی از مشکل پیش آمده در سازمان و
یا یک راهحل خلاقانه برای آن نزد کارفرما بروند.
تسلط و چشم انداز جهانی :
در دنیای اقتصاد امروز، تمامی مشاغل نیاز دارند که از احوالات دنیای اطراف با خبر باشند.
بسیاری از کارمندان مجبور هستند با افرادی ارتباط برقرار کنند که بسیار با آنها تفاوت دارند.
داشتن چشم انداز جهانی به این معناست که آنها بتوانند با تمامی این افراد به درستی،
با صبر و شکیبایی و احترام برخورد کنند. مردم باید یاد بگیرند که با تمام افرادی که از نظر سنی، فرهنگی،
رنگ پوست و نژاد، طرز تفکر، ایدیولوژیهای متفاوت و جنسیت با آنها تفاوت دارند، با احترام برخورد کنند.
تسلط جهانی نیز به این مفهوم است که با مهارتهای ارتباط دیجیتال آشنا باشند. در کنار ارتباطات حضوری،
با توجه به عصر دیجیتال، یک فرد باید تفاوت ایمیل یا درخواست رسمی و غیر رسمی را بداند،
با نحوه استفاده از نرم افزارهای اجتماعی آشنا باشد و
بداند که چطور به صورت آنلاین با سایر افراد ارتباط برقرار کند.